سیب مهربانی

سیب مهربانی در دستان توست اگر ...

داستان ۴۴: پس از مرگ ۶

چرا از سامی و راز خواستی با تو بیایند؟ چون دوستشون داشتم چرا دوستشون داشتی؟ چون اونا میشناختم و فکر میکردم به من شبیهند چرا فکر کردی شبیهند؟ چون زخمی بودند چرا میخواستی کسایی که به تو شبیهند با تو همراه شوند؟ چون مراقبشان باشم مگر خودت زخمی نبودی؟ چرا بودم مگر سامی تو را زخمی نکرده بود؟ چرا کرده بود چرا میخواستی کسی که تو را زخمی کرده با تو بیاید؟ دلم برایش میسوخت چرا میسوخت؟ مهربان بودم چرا بودی؟ به من یاد داده بودند مهربان باشم درست را درست یاد گرفته
+ نوشته شده در پنجشنبه 13 مرداد 1401ساعت 19:22 توسط نفیسه سادات |