سیب مهربانی

سیب مهربانی در دستان توست اگر ...

داستان ۴۵: پس از مرگ ۷

چرا در داستان ۹ از قلبهایت به دیگران دادی؟ چون دوست نداشتم تنها سفر کنم، همسفر میخواستم چرا همسفر میخواستی؟ فکر میکردم تنها هستم چرا فکر میکردی تنها هستی؟ شما را نمیشناختم چرا نمیشناختی؟ به من از عالم غیب و چشم سوم نگفته بودند چرا نگفته بودند؟ شاید چون به خودشان تکیه کنم و حس کنند خدایند چرا فکر کردی دوستانت هم تنهایند؟ چون آنها را مثل خودم میدیدم چرا فکر کردی باید سرعتت را کم کنی و اطرافت را نگاه کنی؟ چون به راهی که میرفتم شک داشتم چرا شک داشتی؟ چون کم
+ نوشته شده در پنجشنبه 13 مرداد 1401ساعت 19:22 توسط نفیسه سادات |